بسمه تعالی
سلام به شما عزیزان، عبادات شما مورد قبول حق.
* قبل هر چیز شهادت مظلومانه مردم مسلمان عراق را در حرم مطهر امام هادی (ع) و امام عسگری(ع) را به پیشگاه آقا امام زمان تسلیت عرض می کنم. *
دوستان بدون شک همه شما با کتاب مفاتیح الجنان آشنایی دارید کتابی است که مملو از دعا های مختلف ( صد البته معتبر) برای امور مختلف . به نظر شما چه دعایی در آن کتاب از همه دعاها معتبرتر است... دعای جوشن کبیر؟ یا دعای توسل؟ من خود به شخصه اثرشگفت انگیز دعای توسل را بارها دیده ام و حتما شما هم آن را مشاهده کردید حال یک سئوال از شما دارم.. به نظر شما آن چه دعایی است که اگر ما آن را برای برآورده شدن حاجت خود بخوانیم خدا را مجبور خواهد بود که حاجت ما را برآورده کند؟ یا اینکه آیا می دانید آن کدام نماز است که اگر ما بخوانیم خدا مجبور است ما را به بهشت بفرستد؟ .... به نظر من بدون شک هیچ دعا و نمازی نمی تواند خدا مجبور به انجام کاری کند حتی خدا میفرماید: {هیچ کس، کسی را در نزد او شفاعت نمی کند مگر با اجازه او}(آیت الکرسی). به عبارتی خداوند آنقدر قدرت دارد می تواند که تمام عبادات بندگانش را نیست ونابود کند، یا تمام گریه های شبانه مومنان را نادیده بگیرد و یا حتی شفاعت بهترین بندگانش را هم نپذیرد. او برای این کار نیازی به دلیل ندارد و یا نیاز ندارد که به کسی جواب پس دهد. ... حال که اینگونه است چرا ما نماز میخوانیم با اینکه می دانیم خداوند هر لحظه اراده کند بهشت پر از کافر می شود و جهنم پر از مومن... میگویید که خدا قسم خورده که کافران را وارد جهنم کند؟ شما بگویید که آیا خدا قادر نیست قسم خود بشکند وکافران را وارد بهشت کند؟ صد البته که خدا قادر است هر کاری را انجام دهد. حال باز بگویید که چرا ما عبادت می کنیم حال آنکه میتوانیم کافر باشیم و در آخر با فرمان خدا وارد بهشت شویم.. می گویید که عبادت کردن باعث اطمینان از عاقبت خوب ما می شود. اما جواب دهید که آیا خدا نمی تواند ما زمانی که از پل صراط به سلامت گذر کردیم یقه مان را بگیرد و ما را پرتاب کند داخل جهنم... زمانی از کسی شنیدم که می گفت: در روایات آمده که هر کس بخاطر امام حسین(ع) گریه کند خداوند آتش جهنم را برچشمان او حرام می کند. من هم این روایت را قبول دارم، اما شما بگویید که آیا خدا نمی تواند شخصی را که برای حسین(ع) گریه و یا کسی را که بانو فاطمه زهرا(س) شفاعت کرده، به قعر جهنم بفرستد؟ آری .... آری... به رحمانیت خدا قسم که او می تواند هر کاری انجام دهد.
حضرت علی(ع) در حدیثی می فرمایند(البته متن دقیق حدیث را بخاطر ندارم): عبادت کنندگان سه دسته اند، دسته اول آن کسانی هستند که در مقابل عبادتشان چیزی از خدا می خواهند. اینها مانند تاجران هستند. دسته دوم کسانی هستند که برای ترس از خدا، او را پرستش می کنند اینها مانند غلامان هستند . دسته سوم کسانی هستند که فقط به خاطر خدا ، خدا را پرستش می کنند اینها همان صالحان هستند. عزیزان بیایید عبادتمان مانند تاجران و غلامان نباشد زیرا که با وجود قدرت عظیم خداوند قرار گرفتن در این دو دسنه به هیچ وجه مناسب نیست و خدا می تواند درهر لحظه تمام عبادات ما را نیست و نابود کند آن وقت باز هم ما می مانیم و دعای برآورده نشده و یا ما می مانیم و ترس از جهنم... پس بیایید مانند صالحان باشیم که به خاطر خدا، خدا را پرستش می کنند بخاطر آنکه خداوند را دوست دارند و خدا هم آنها را دوست دارد. من نمی گویم که خدا بقیه مردمان را دوست ندارد و یا آنها را به جهنم می فرستد.. نه... او مارا دوست دارد، به ما عشق می ورزد حتی بسیار بسیار بیشتر از عشق مادر به فرزند. می دانید دوستان، اگر ما به خاطر خدا، خدا را پرستش کنیم دیگربرای ما مهم نیست که آیا دعای ما را برآورده می کند یا نه، آیا ما را به بهشت می برد یا نه، آیا با ما مهربان است یا نه،، این همان روش عبادت صالحان است. این است اصل پرستش. علی(ع) این موضوع را می دانست. او میدانست هر چه که خدا اراده کند همان میشود، پس به امید بهشت یا جهنم و یا بذل و بخشش خداوند نبود که فرمود: ای خدا من نه بخاطر شوق به بهشت تو را می پرستم و نه بخاطر ترس از جهنم ، تو را می پرستم زیرا که خدایی، و قابل پرستش .
ای دوستان ...در آخراین مقال، من هم امیدوارم شفاعت بانو فاطمه زهرا(س) شامل حالم شود. آری میدانم که این امیدی جسورانه است و مغرورانه، ولی این را هم می دانم که او بود که کریمانی چون حسن و حسین (ع) را پرورش داد.
یا رب ... * شرمم از خرقه آلوده خود می آید
که بر او پاره به صد شعبده پیراسته ام
بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح
شرمسار رخ ساقی و می رنگینم *
دوستان... از شما می خواهم که اگر شکالی، اشتباهی از هر نوعی که در این مطلب مشاهده کردید به من گوشزد کنید. از زمانی که این وبلاگ را می نویسم تا حالا کسی از من اشکالی نگرفته. من میترسم. می ترسم که نکند آنقدر در مطالبم ریا بکار برده ام که حتی خودم هم نتوانم راست و دروغ آن را مشخص کنم. من نیاز به کمک شما دارم. زیرا به این دلیل این وبلاگ ساخته شد که بتوانم افکارم را از فیلتر نظرهای مردم عبور دهم تا پاک شوند. خواهش می کنم که تقاضایم را رد نکنید*
*به امید آنکه همه مامعشوق شایسته ای برای آن عاشق عزیز باشیم*
بسمه تعالی
سلام بر شما عزیزان که با نظرهایتان دلداریم می دهید.
بنا بر گفته قرآن ؛ تقریبا از زمانی که انسان خلق شد شیطان فعالیت خود را بر ضد انسان آغاز کرد و اکنون همچنان فعالیت می کند و تا قیامت نیز از پای نخواهد نشست . میدانیم که شیطان مانند ملائک نیست یعنی از خود اختیاراتی دارد و تقریبا شبیه به انسان است. او از اول تا حال مشغول فریب انسان بوده و در این راه حتما تجربیات فوق العاده زیادی کسب کرده است به طوری که اگر انسان نیمی از این تجربیات را در مورد زندگی داشت محال بود که در زندگی شکست بخورد. حال این سئوال پیش می آید که چرا شیطان با این همه تجربه در فریب انسان باز هم از انسان با این تجربه ناچیزش شکست می خورد؟ جواب این است که خداوند در انسان قدرتی را قرار داده که انسان را از تمامی موجودات عالم برتر می کند همان قدرتی که در مطلب قبلی گفته شد یعنی قدرت تصمیم گیری و انتخاب. یعنی شیطان به هیچ وجهی نمی تواند شخصا انسان را مجبور به انجام کاری کند حتی آن انسانهایی که مسخ او هستند و هرگاه شیطان بخواهد که انسان گناهی را انجام دهد. فقط به او پیشنهاد انجام کار را میدهد و مابقی آن دست خود انسان است که آیا بپذیرد یا نه. اما شیطان می تواند توسط انسانهای دیگر، نوع بشر را به شدت در تنگنا قرار دهد که گناه کند مانند آن فرد ثروتمندی که به پیشنهاد شیطان برای زیاد کردن مال خود راه حرام را پیش میگیرد و افراد دیگر که مظلوم هستند مجبورند برای سیر کردن شکم خود و خانواده خود دروغ بگویند ریا کنند رشوه بگیرند دزدی کنند خود فروشی کنند و هزار بد بختی دیگر... که ما همه روزه شاهد آن هستیم. من نمیگویم که اگر آن فرد ثروتمند، این کار را نمی کرد آنگاه این گناهان هم نبودند..نه.. اما توجه کنید که شیطان حتی با این روش ؛ فقط می تواند انسان را در تنگنا قرار دهد، و نه آنکه او را مجبور کند تا گناه کند... ای خدا .. ای خدای عاشق از تو تقاضا دارم که ما را در تنگنا های زندگی قرار ندهی و اگر هم قرار گرفتیم، بار الها طاقتمان را افزایش ده تا به سلامت گذر کنیم.
*به امید آنکه همه مامعشوق شایسته ای برای آن عاشق عزیز باشیم*
بسمه تعالی
سلام بر شما عزیزان که صبورانه مرا تحمل میکنید.
** قبل از آنکه مطلب امروز را بگویم؛ از شما می خواهم که اگر اشکالی در مطالب گذشته وحال من وجود دارد حتما من را مطلع کنید .. خواهش میکنم ..**
بعضی از دوستان میگویند که خداوند عادل نیست زیرا به یک نفر عقل و دانایی عطا می کند و او تا مداج بالا می رود ولی به دیگری آن را نمی دهد و او بد بخت و ضعیف می شود و یا می گویند که خدا یکی را در خانواده خوبی بدنیا می آورد و دیگری را در خانواده بد، و یا هزان مثال دیگر... و با همین مثال ها ثابت می کنند که خداوند عادل نیست.
ولی دلایلی است که ثابت میکند خداوند کمال عدل است : اول آنکه خداوند هیچ کس را بیشتر از توانایی اش تکلیف نمی دهد و اگر به شما کار سختی را محول کرد و یا اگر شما از وظیفه ای که او بر دوش شما قرار داده خسته و درمانده شده اید بدانید که اگر توان انجام آن کار را نداشتید هیچگاه بر شما تکلیف نمی شد. دوم آنکه بهشت و جهنم وجود دارد { پس هر کس ذره ای کار خیر انجام دهد پاداش آن را میبیند* و هرکس ذره ای کاربد انجام دهد جزای آن را می بیند}(سوره الزلزلة آیات 7و8). ممکن است کسی بگوید، که وقتی بچه ای در خانواده بدی بدنیا می آید در آینده آن بچه ممکن است خلاف کار شود و گناه کار و بعد خدا او را بخاطر گناهانش عذاب میکند؛ و باز بدانید که شما نمی توانید بجای خدا تصمیم بگیرید زیرا که شما آگاهی خدا را ندارید، و اگر فکر می کنید که آگاهی شما از مسائل به اندازه کافی است پس به سئوال زیر پاسخ دهید:
* فرض کنید بچه ای در کنار خیابون نشسته و در حال گریه است . سه نفر می آیند و کاملا بی تفاوت از کنار بچه عبور می کنند و حتی نگاهی هم به آن بچه نمی اندازند. حال شما که خود را عادل می دانید بگویید که: کدامیک از این سه نفر گناه کردند؟ آیا هر سه ثواب کردند؟ یا هرسه گناه؟ .....
جواب این است که خدا برای اولی ثواب نوشت و برای دومی گناه نوشت و برای سومی هیچ ننوشت. حال بازهم شما جواب دهید که با اینکه هر سه نفر یک کار را کردند چرا خداوند اینگونه پاداش و جزا می دهد؟...... بدانید که نفر اول یک آدم مردم آزار بود و همیشه مردم ضعیف را مورد آزار و اذیت قرار میداد؛ او وقتی از کنار بچه رد شد می خواست او را آزار دهد، ولی دلش به حالش سوخت و او را آزار نداد و خدا هم برای اینکه او یک قدم از جای خود بالا تر آمد برای او ثواب نوشت. نفر دوم یک قاضی بود و وظیفه اش یاری رساندن به مردم است او بی تفاوت از کنار آن بچه رد شد و در نتیجه از جای خود یک قدم پایین تر آمد و خدا برای او گناه نوشت. و نفر سوم هم یک آدم معمولی بود و آنقدر غرق در مشکلاتش بود که اصلا بچه را ندید.
حال ای دوستان؛ دیدید که شما نمی توانید به جای خدا تصمیم بگیرید و او را محکوم به بی عدالتی کنید، البته این مثال در مقابل مسائل و اتفاقات روزمره بسیار بسیار ناچیز است.
و در آخر بدانید که خدا هر وقت نعمتی را به کسی می دهد آن کس در مقابل آن نعمت مسئول است. اگر به کسی دانایی ندهد، در آخر از او نمی پرسد که علمت را در چه راهی صرف کردی؟. و اگر به کسی چشم نمی دهد از او نمی پرسد که چرا به نامحرم نگاه کردی؟. بدانید که هر چه نعمت بیشتر باشد مسئولیت شخص سنگین تر می شود و در آخر از او سئوال می شود. کسی میگوید: ما از نعمتهاو قابلیتهایی که خدا به ما داده استفاده نمی کنیم تا مورد سئوال قرار نگیریم. که اشتباه است ... مطمئن باشید که خدا زمانی نعمتی را به کسی میدهد که او به آن نیازمند باشد هر چند خود او از این نیاز مطلع نباشد . ما مجبوریم از نعمتهایی که خدا به ما میدهد استفاده کنیم و درست استفاده کنیم.
** ای پسر // مباش از کسانی که دیگران را پند می دهند و خود از آن غافلند// **
*دوستان عزیز، زمانی که من این مطلب را مینویسم شب دوشنبه است یا بهتر بگویم روز سه شنبه است و نمی دانم که عید است یا نه ... به هر حال خواستم بگویم که من از روز عید فطر تا جمعه همین هفته نمی توانم به وبلاگم سر بزنم و به این وسیله از شما معذرت می خواهم ...*
*به امید آنکه همه مامعشوق شایسته ای برای آن عاشق عزیز باشیم*